*****یه لبخند ساده*****
چند تا عکس جالب دیدم ترکیب خلا قیت وطراحی گذاشتم شما هم ببینید واقعا جالبه بقیش تو ادامه مطلب خوردن هوا پام گیر کرد به بند کفشم خوردم هوا – رفتم بالاتر از پشت بام ها بالای شهر بالاتر از نوک درخت ها بالاتر از کوه ها اون بالاها که رنگ ها قاطی صداها می شه دیگه سرم گیج رفت دور وبرم را که نگاه کردم دلم آشوب شد وپایین آوردم (شل سیلور استاین) یه گلوله برفی برا خودم درست کردم خوشگل وحسابی گفتم به جای حیوون نگهش می دارم وشبها با خودم میبرم رختخواب. براش پیرجامه دوختم یه بالش هم براش درست کردم. دیشب گذاشت ورفت. صبح که بلند شدم دیدم جاتر است وگلوله برفی نیست. (شل سیلور استاین) دختر عموی نا قلا لباس ها را گذاشت توماشین رختشویی بعدش فکر کرد خودش هم یک حمام مجانی بکند توی لباسشویی/ حالا هی دارد می چرخد فیلیپ فولوپ شلپ شلوپ به نظر می آید تمیز شده ام زیاد سر حال نیست. (شل سیلور استاین) باران چشمانم را باز کردم ونگاهی به باران کردم باران ریخت رو سرم ورفت تو مغزم، حالا وقتی میخوابم تو رختخواب همه اش شلپ شلوپ باران تو کلمه یواش قدم برمی دارم آرام راه می رم رو دستام نمیتونم بالانس بزنم مبادا آب سر بره. ببخشید اگه پرتو پلا گفتم از وقتی که باران رفته تو سرم خیلی فرق کرده ام. (شل سیلور استاین) شبی خواب دیدم که پروانه ام واز گلی به گلی دیگر می پرم. بی خبر بودم از اینکه جوانگ زه ام. ناگه برخاستم وباز جوانگ زه شدم. ولی نمیدانستم که آیا من جوانگ زه ام که خواب دیدم پروانه شده بودم یا پروانه ام وخواب میبینم که جوانگ زه شده ام ؟ (آموزه های جوانگ زه) نیاز به پیروزی وقتی کمانگیر برای هیچ جایزه ای تیر افکند، مهارتش کامل است. اگر برای مدال برنجی تیر افکند، از پیش دست پاچه است. اگر برای مدال طلا تیر افکند، هوش از سرش پریده چشمانش نبیند یا دو تا بیند. مهارتش همان است. ولی جایزه در وجودش نفاق افکنده بیش تر در اندیشه ی پیروزی باشد نه تیر اندازی ونیاز به پیروزی توانش را ذلیل سازد (آموزه های جوانگ زه)
ادامه مطلب
Power By:
LoxBlog.Com |